به وبلاگ تخصصی حقوقی احج خوش امدید.احج مخفف انجمن حقوقدانان جوان میباشد و معنای خاص دیگری ندارد وبلاگ احج به بررسی و تحلیل آخرین اخبار و مطالب و ارائه مقالات حقوقی از اساتید و پژوهشگران حقوقی می پردازد و از نظرات خوانندگان در این زمینه استقبال می نماید که توسط محمد حاجی حسین فارغ التحصیل رشته ی حقوق راه اندازی شده .با تشکر از بازدید شما وبلاگ تخصصی حقوقی احج
وبلاگ تخصصی حقوقی احج
اخبار و روزنامه و مقالات و دانلود نرم افزارهای حقوقی 
قالب وبلاگ
مدیر وبلاگ(محمد حاجی حسینی
اخرین نوشته های وبلاگ احج
سایتها و وبلاگهای حقوقی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ahaj و آدرس ahaj.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نظر سنجی در مورد عملکرد وبلاگ
قرآن آنلاین




در اين وبلاگ
در كل اينترنت

در ماده 2  قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی آمده است که دادگاه  محکومٌ علیه "ممتنع  از پرداخت محکوٌ به ” را "در صورتى كه معسر نباشد" تا زمان تأديه ( یوم الدا) حبس خواهد كرد. کلمه "ممتنع" بنحو التزامی افاده داشتن و ندادن میکند، چون امتناع از پرداخت در غیر این صورت. معنا ندارد.  مفهوم شرط مخصص"در صورتى كه معسر نباشد"  هم بدلالت تطابقی مفهوم مخالف آن واضح است. نتیجه اینکه بنا به این ماده صحیحاً زندانی کردن محکومٌ علیه معسر بدلیل ادا نکردن دین تجویز نشده است.

 استنباط خلاف، یعنی این برداشت که بر اساس این ماده افراد معسر را هم باید تا یوم الدا حبس کرد، مغایر موازین قانونگذاری است. این موازین که بیک  مصوبه شان قانون بمعنی واقعی کلمه میبخشد بحکم عقل و اجماع عبارتست از سه ویژگی: 1) مشروعیت، 2) هدفمندی و 3) تناسب ضمانت اجرا با موضوع. هیچ نوشته مصوب بدون اینکه واجد این سه خصوصیت باشد شان قانون ندارد. قرائت آن ماده بدینگونه که اشخاص نا توان از پرداخت محکوٌمٌ به را باید تا زمان تادیه دین محکوم بحبس نمود فاقد این هر سه شرط است.

 

 


سال نو مبارک

           


ادامه مطلب
[ جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, ] [ 1:23 ] [ محمد حاجی حسین ]

هزينه دادرسي عبارتست از هزينه هايي كه بابت صدور حكم يا قرار به هنگام تقديم دادخواست از سوي خواهان بايستي پرداخت گردد . مقنن در ماده (۵۰۲) قانون آيين دادرسي مدني اشعار مي دارد : «هزينه دادرسي عبارتست از :
۱.هزينه ي برگهايي كه به دادگاه تقديم مي شود .
۲.هزينه ي قرارها و احكام دادگاه و در ماده (۵۰۳) همان قانون مقرر كرده «هزينه ي دادخواست كتبي يا شفاهي اعم از دادخواست بدوي و اعتراض به حكم غيابي و متقابل و ورود و جلب ثالث و دادخواست تجديدنظر و فرجام و اعاده ي دادرسي و هزينه ي وكالتنامه و برگهاي اجرايي و غيره همان است كه در ماده (۳) قانون وصول برخي از درآمدهاي دولت و مصرف آن در موارد معين مصوب ۱۳۷۳ و يا ساير قوانين تعيين شده است كه به صورت الصاق و ابطال تمبر يا واريز وجه به حساب خزانه پرداخت مي گردد» كه به استناد بند (۱۲) از ماده (۳) قانون وصول برخي از درآمدهاي دولت مصوب ۱۳۷۳ هزينه دادرسي تعيين و براساس آن خواهان هنگام تقديم دادخواست بايستي به ميزان خواسته تمبر ابطال و الصاق نمايد كه موارد آن عبارتست از : الف) مرحله ي بدون دعاوي كه خواسته ي آن تا مبلغ ده ميليون ريال تقويم شده باشد، معادل 5/1 درصد ارزش خواسته و بيش از مبلغ ده ميليون ريال به نسبت مازاد بر آن ۲ درصد ارزش خواسته .
ب) مرحله ي تجديدنظر و اعتراض به حكمي كه بدواً يا غياباً صادر شده باشد ۳ درصد ارزش محكوم به .


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, ] [ 23:8 ] [ محمد حاجی حسین ]
عنوان مقاله: ابلاغ به اشخاص غیر محصور
نویسنده : احسان امیربیک
تعداد صفحات : 5 زیرشاخه : آیین دادرسی مدنی
حجم فایل : 206 kb شماره ثبت : 1391-5-1-48958
مقدمه

یکی از مباحث بسیار مهم در آیین دادرسی مدنی بحث ابلاغ است که از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد؛ چرا که اگر ابلاغی به درستی صورت نگیرد تمامی اقدامات بعدی بی اثر می شود.
ابلاغ به دو صورت واقعی و قانونی است که بحث در مورد هر کدام از آنها در اینجا موضوعیتی ندارد؛ تنها به این امر اکتفا می کنیم که بهترین نوع ابلاغ، ابلاغ واقعی است که باید سعی شود تا جای ممکن ابلاغ به این شکل صورت گیرد. اما موارد خاص ابلاغ نیز غیر این دو نوع کلی وجود دارد و در قانون تصریح شده است مانند ابلاغ به مخاطبین خارج از کشور، ابلاغ به اشخاص حقوقی و ابلاغ به مخاطبان غیر محصور. در این بین آنچه تا حدی محل بحث است و ما به آن می پردازیم ابلاغ به مخاطبان یا اشخاص غیر محصور است که شرایط و نحوه ی این نوع خاص از ابلاغ باید به دقت مورد بحث و مداقه قرار گیرد


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, ] [ 23:6 ] [ محمد حاجی حسین ]
[ دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, ] [ 21:34 ] [ محمد حاجی حسین ]

کتابی میخواهم برای تمامی دوستان اعم از حقوقدانان یا حقوق خوانان و یا افرادی که برای ازمون های کارشناسی ارشد-وکالت اماده میشوند  معرفی کنم که بسیار عالی و کارامد هست و بنده نیز این کتاب را خریداری نموده ام  و بسیار هم در  درک صحیح قوانین به بنده کمک کرده و پیشنهاد میکنم حتما این کتاب را تهیه نمایید...

 

کتاب قانون آیین دادرسی در امور مدنی از سری نموداری


کتاب قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی  سری دو با آراء وحدت رویه  (نموداری)

تدوین الهام مختاری محمدی -1390   نشر آراء سبز- برای مشاهده بخشی از کتاب روی تصویر زیر کلیک کنید

 

انتشارات چتردانش

[ دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:45 ] [ محمد حاجی حسین ]

واخواهی حاصل مصدر واخواندن است که در لغت به معنای عمل اعتراض می باشد.(1) که واخواست نیز از آن مشتق شده است.اما اصطلاح واخواهی (opposition) در قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی،تنها به شکایتی گفته می شود که محکوم علیه غائب نسبت به حکم غیابی مطرح می کنند.بنابراین اصطلاح اعتراض در حقوق، مفهومی اعم و فراتر از واخواهی دارد. بررسی سابقه تاریخی واخواهی در ایران:   قبل از ورود به بخش اصلی لازم است مسیر تکامل واخواهی در حقوق ایران را بررسی کنیم. از زمان حکومت قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب 1329 قمری (1290 شمسی) تا سال 1331 شمسی علاوه بر حکم غیابی ،قرار غیابی نیز پیش بینی شده و آرای غیابی ،درهرحال قابل اعتراض دردادگاه صادره کننده آن بود.در اصلاحات سال 1331 (لایحه قانونی اصلاح قانون آئین دادرسی مدنی)وصف غیابی به احکام اختصاص یافت و قابلیت اعتراض تمام احکام غیابی در دادگاه صادره کننده آن تا سال 1349 ادامه داشت.
بنابراین درپی اقامه دعوا و رسیدگی چنانچه خوانده به موجب حکم غیابی محکوم می گردید، می توانست نسبت به حکم اعتراض نماید.پس از اعتراض به حکم ،دادگاه صادره کننده ، با توجه به اعتراضات معترض و پاسخ احتمالی معترض علیه ،نسبت به رسیدگی و صدور رای اقدام می نمود و بالاخره پس از صدور رای در مرحله واخواهی ،محکوم علیه رای مزبور علی القاعده حق داشت نسبت به آن درخواست پژوهش نماید.که در این مرحله نیز مرجع پژوهش ،با لحاظ شکایت پژوهشی و پاسخ احتمالی پژوهش خوانده،نسبت به رسیدگی و صدور رای اقدام مینمود.در قانون اصلاح بعضی از مواد قانون آئین دادرسی مدنی در سال 1349 با توجه به مواد 174و175 اصلاحی حق واخواهی تنها نسبت به آن دسته از احکام غیابی پیش بینی گردید که قابل پژوهش نباشد.این ترتیب که با الهام از حقوق فرانسه مقرر شده بود ،علاوه بر این که حق محکوم علیه غالب را در شکایت از حکم محفوظ می داشت،از اطاله دادرسی و تاخیر در صدور رای قطعی تا اندازه قابل توجهی جلوگیری می نمود.این رویه تا سال 1364 ادامه داشت .در این سال قانون تشکیل دادگاههای حقوقی یک ودو به تصویب رسید و درماده 10آن تصریح شد که(( در مورد احکام غیابی محکوم علیه غایب اعتراض دارد....)) در نتیجه قانونگذار ،به مقررات سال 1329 قمری که البته تا سال 1349 شمسی معتبر بود بازگشت. قابلیت اعتراض کلیه ی احکام غیابی در ماده 305 قانون آئین دادرسی مدنی مصوب 21/1/1379 نیز تصریح شده است که موضوع این مقال بررسی مواد 305 تا 308 قانون مزبور می باشد. 

 

 


ادامه مطلب
[ یک شنبه 12 شهريور 1391برچسب:, ] [ 22:14 ] [ محمد حاجی حسین ]
دکتر عبد اللّه شمس

چکیده

اصل تناظر یکی از اصول راهبردی آیین دادرسی مدنی است.بر اساس این‏ اصل هر یک از اصحاب دعوا باید،علاوه بر این که فرصت و امکان مورد مناقشه‏ قرار دادن ادعاها،ادله و استدلالات رقیب را داشته باشد،باید فرصت و امکان‏ طرح ادعاها،ادله و استدلالات خود را نیز دارا باشد.اصل تناظر که ترجمه‏ اصطلاح فرانسوی Contradiction می‏باشد و دیگران آن را«ترافعی»ترجمه‏ نموده‏اند که به نظر ما منقح نمی‏باشد،بطور صریح،در هیچ یک از مواد قانون‏ آیین دادرسی مدنی پیش‏بینی نشده است.درعین‏حال در این مقاله کوشش شده‏ است که آن دسته از مقررات قانون مزبور که بر پایه اصل تناظر تنظیم گردیده و نیز آن دسته از آراء دیوان عالی کشور و محاکم ایران که بر مبنای اصل تناظر تنظیم و یا صادر گردیده‏اند معرفی شود.در پایان پیشنهاد شده است که اصل‏ مزبور،همانطور که در قانون جدید آیین دادرسی مدنی فرانسه تصریح گردیده، در قانون ایران نیز تحت عنوان مزبور پیش‏بینی شده و ضمانت اجرای آن نیز تصریح گردد.
آئین دادرسی مدنی،از سال 1329 قمری،بر مبنای چند اصل بنیادین‏ سازمان‏دهی شد؛اصولی که در قانون آئین دادرسی مدنی 1318،اصلاحات‏ و الحاقات بعدی آن،مورد احترام قرار گرفت و آثار آن در قانون جدید آئین دادرسی مدنی،مصوب 1379 نیز مشاهده می‏شود.رعایت اصول مزبور در قانونگذاری،حاصل عنایت به اصول قضا و قضاوت در ایران باستان،در فقه و البته در غرب و مخصوصا فرانسه بود.یکی از مهمترین اصول‏ راهبردی مزبور اصل تناظراست که برخی حقوقدانان آن را با حق دفاع‏ مترادف دانسته وعده دیگری تناظر را اجرای اصل احترام حق دفاع‏ می‏دانند و برخی نیز بر این عقیده‏اند که احترام حق دفاع فقط جنبه‏ای از اصل تناظر یا نتیجه مستقیم آن است که بالاخره بعضی نیز آن را تضمین‏کننده مساوات اصحاب دعوا تلقی می‏نمایند.پس از تبیین مفهوم و مبنای اصل تناظر،توجه به اصل در تدوین مقررات آئین دادرسی مدنی‏ ملاحظه خواهد شد.

 


ادامه مطلب
[ یک شنبه 12 شهريور 1391برچسب:, ] [ 22:11 ] [ محمد حاجی حسین ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

وبلاگ احج (انجمن حقوقدانان جوان ) به بررسی و تحلیل آخرین اخبار و مطالب و ارائه مقالات حقوقی از اساتید و پژوهشگران حقوقی می پردازد و از نظرات خوانندگان در این زمینه استقبال می نماید که توسط محمد حاجی حسین فارغ التحصیل رشته ی حقوق راه اندازی شده و این وبلاگ طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند. با تشکر از انتخاب شما
موضوعات وب
لینک های مفید

سایت مجلس شورای اسلامی

امکانات وب
حق بالاتر از قانون است(ضرب المثل روسی

ابزار هدایت به بالای صفحه

با تشکر از بازدید شما. موفق باشید